یه کتابی بود که نه اسم کتابش یادمه نه اسم نویسندش. نویسنده اش معروف نیست.
ولی چیزی که یادمه اینه که نوشته بود حالا دیگه ننوشتن سخت تره
و واقعا هم الان اینجوری شده
حالا یه عده رو کاغذ یا تو نت مینویسند و یه عده تو ذهنشون
...................................................................
همیشه راهی برای فرار از مسئولیت هست
این اتاق همه تنهایی کسالت آور تکراری من است که عادتی شده تکرار و تنهایی اش
از اینجا تا کجا؟ کجایی که همیشه در پی اش گشتم ولی شاید نخواستم راهی بدان بیابم
اتاق , سوژه و حوصله برای نوشتن کافیست !!
چرایی این نوشتن , همه ی فکر این نوشتن , باید این نوشتن , تمام نوشته های این نوشتن , تنها یادگاری لحظه های غریبم هستن
زندگی سراسر خاطره هست. همین خاطره هاست که می ماند.
نوشتن...
ننوشتن...
اتاق...
تنهایی...
نوشتن...تنهایی...اتاق...تنهایی...ننوشتن...
...