پریشانی های ذهن یه بنده خدا

یه جایی واسه اینکه بنویسم تا شاید بهم کمک کنه

پریشانی های ذهن یه بنده خدا

یه جایی واسه اینکه بنویسم تا شاید بهم کمک کنه

بهار آمد

بهار آمد با صفا و شادابی ، آمد و عالم را دگرگون کرد ، گویی بهار رستاخیز طبیعت است ،

من هم می خواهم با دگرگونی عالم ، هماهنگ شوم ، می خواهم اینبار تنها به جای دیدن سفره ی هفت سین سفره ی قلبم را بچینم ، سفره ای مملو از مهر و محبت ، سفره ای خالی از کینه ، خالی از حسد ، خالی از ریا ، سفره ای خالی از وابستگی ها ؛

می خواهم سفره ی دلم را از نو بچینم ، می خواهم به جای دغدغه ی جور کردن سینش به فکر پر کردن دینش باشم ، می خواهم نگران لبریز کردنش باشم از خدا ؛

می خواهم سفره ی دلم را به امام زمانم بسپارم تا با سلیقه خود بچیند ، میخواهم زیبایش کنم

یا علی
هادی ح