پریشانی های ذهن یه بنده خدا

یه جایی واسه اینکه بنویسم تا شاید بهم کمک کنه

پریشانی های ذهن یه بنده خدا

یه جایی واسه اینکه بنویسم تا شاید بهم کمک کنه

سردرگمی

تجربه ثابت کرده که هیچ خوبی با خوب تر جایگزین نمیشه

حالا همون تجربه داره میگه هر وضعیت بدی با بدتر جایگزین میشه!!

قبلا میدونستم چی باید بگم و چه کاری انجام بدم ولی نمیدادم.

حالا نه میدونم چی بگم و نه میدونم چیکار کنم!!

زمان همه چیر را درست خواهد کرد؟!

به انتظار آینده باشم و امید به فردایی روشن


به امید فردا و بدون یادآوری گذشته مینویسم تا فردا ، تا فردایی آغاز شود

ولی همچنان صبح آفتاب می آید و غروب می رود.

چرا در نوشته هایم سخنی از خدا نبوده تا به حال؟!!

پیله ای که دورم ساختم یعنی اینقدر کوچک است؟

به امید پروانه شدن باشم؟  به همین سادگی؟

کاش آهنگساز میشدم. کاش 1900 بودم . کاش این همه ای کاش ها نبود.
کاش ، کاش و ای کاش ...

وقتی با خود می گویم خودخواه نیستم ، یعنی خودخواه نیستم یا هستم؟ یا میخواهم نباشم؟

نمی دانم امروز وزنم چه تغییری کرده ولی باز هم دیر از خواب بیدار شدم!!!